جدول جو
جدول جو

معنی ناله گیر - جستجوی لغت در جدول جو

ناله گیر
(دِ دِهْ)
گیرندۀ ناله. که ناله را ببندد. که مانع ناله کردن شود:
گشتی شکار درد ظهوری به خود بناز
شادم که دام من نفس ناله گیر تست.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ناله گیر
آنکه مانع ناله کردن شود: گشتی شکار درد ظهوری بخود بناز شادم که دام من نفس ناله گیرتست. (ظهوری ظنند. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عالم گیر
تصویر عالم گیر
آنچه همۀ جهان را فرامی گیرد، جهان گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خانه گیر
تصویر خانه گیر
گیرندۀ خانه
خانه گیر شدن: گیرندۀ خانه شدن، خانه ای را اشغال کردن در بازی برای مثال عشقت چو در سراچۀ دل خانه گیر شد / زاین پس برون شود خرد از وی به اضطرار (ابن یمین - ۲۴۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کناره گیر
تصویر کناره گیر
کسی که از مردم دوری گزیند و گوشه نشینی اختیار کند، کناره جو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناگاه گیر
تصویر ناگاه گیر
آنکه ناگهانی حمله کند و کسی یا چیزی را بگیرد، ناگاه گیرنده، غافل گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاسه گیر
تصویر تاسه گیر
تاسه گیرنده، آنچه سبب اضطراب و اندوه و گرفتگی گلو شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناخن گیر
تصویر ناخن گیر
وسیله ای که با آن ناخن ها را کوتاه کنند، ناخن چین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکته گیر
تصویر نکته گیر
ایرادگیر، اعتراض کننده
فرهنگ فارسی عمید
(لَ /لِ گَ)
عمل و صفت ناله گر:
یار ار گهی به چاره گری یاریم نکرد
باری حسن به ناله گری یار شد مرا.
میرحسن دهلوی (از آنندراج).
رجوع به ناله گر و ناله شود
لغت نامه دهخدا
(لَ / لِ گَ)
نالنده. نالان. که می نالد. که ناله می کند
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناگاه گیر
تصویر ناگاه گیر
کسی که حمله ناگهانی آردوبیخبر کسی یا چیزی را بگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخن گیر
تصویر ناخن گیر
دست افرازی که بدان ناخن چینند
فرهنگ لغت هوشیار
شماره گیر آلتی که درتلفون تعبیه شده شامل نمره ها و با چرخاندن آن نمره مطلوب را بدست آرند و باطرف مکالمه کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نکته گیر
تصویر نکته گیر
ایراد گیرنده معترض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاره گیر
تصویر یاره گیر
باج وخراج گیر، جمع کننده محصول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کناره گیر
تصویر کناره گیر
کناره جو، کشتیی که در بار انداز بارگیری کند
فرهنگ لغت هوشیار
جهانگیر، چیره پیروز آن که یا آن چه جهان را فتح کند جهانگیر فاتح: تیغ عالم گیر پادشاه، آنچه جهان را فرا گیرد صیت عالم گیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قالب گیر
تصویر قالب گیر
یتک گیر کرپ گیر آنکه قالب چیزی را بردارد قالب ساز
فرهنگ لغت هوشیار
چیزی که تاسه آرد آنچه سبب اضطراب وبیم وگرفتگی گلوشود، اندوه آور ملال آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانه گیر
تصویر خانه گیر
گیرنده خانه، جایگیر متمکن، بازی چهارم از هفت بازی نرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چانه گیر
تصویر چانه گیر
کسیکه خمیر را برای نان پختن یا برای رشته کردن گلوله کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه گیر
تصویر پاچه گیر
آن کس که بی مقدمه و آگاهی کسی را مورد آزار و عتاب قرار دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناله گر
تصویر ناله گر
آنکه ناله کندنالنده
فرهنگ لغت هوشیار
نالندگی نالانی: یارار گهی بچاره گری یاریم نکرد باری حسن بناله گری یا رشد مرا. (حسن دهلوی ظنند. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالع گیر
تصویر طالع گیر
طالع بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاره گیر
تصویر یاره گیر
باج و خراج گیر، جمع کننده محصول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کناره گیر
تصویر کناره گیر
عزلت گزیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناخن گیر
تصویر ناخن گیر
((خُ))
ابزاری برای کوتاه کردن ناخن، چیزی نرم که ناخن در آن گیر کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاچه گیر
تصویر پاچه گیر
کنایه از آدم مردم آزار و مزاحم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناله دار
تصویر ناله دار
Querulous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناله دار
تصویر ناله دار
queixoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناله دار
تصویر ناله دار
quejoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناله دار
تصویر ناله دار
marudny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناله دار
تصویر ناله دار
ворчливый
دیکشنری فارسی به روسی